رفتن به بالا
جستجوی ساده جستجوی پیشرفته


تنها مردان وفادار به آرمان‌های کمونیسم می‌توانند در پکن، اسپرم اهدا کنند!

‍ تنها مردان وفادار به آرمان‌های کمونیسم می‌توانند در پکن، اسپرم اهدا کنند! ایجاد یک نسل «مطلوب» از علمی تخیلی تا تلاش‌های عجیب! شاید بدانید که چین از سال ۲۰۱۶ قانون تک‌فرزندی اجباری را کنار گذاشته است. متعاقب این امر تقاضا برای اسپرم برای بارور شدن زنانی که همسر نازا دارند یا همسری ندارند، بسیار […]

‍ تنها مردان وفادار به آرمان‌های کمونیسم می‌توانند در پکن، اسپرم اهدا کنند! ایجاد یک نسل «مطلوب» از علمی تخیلی تا تلاش‌های عجیب!

شاید بدانید که چین از سال ۲۰۱۶ قانون تک‌فرزندی اجباری را کنار گذاشته است. متعاقب این امر تقاضا برای اسپرم برای بارور شدن زنانی که همسر نازا دارند یا همسری ندارند، بسیار فزونی گرفته است و در پی این مطب نگرانی‌هایی در مورد کیفیت اسپرم‌ها ایجاد شده است.

در این میان، یکی از بیمارستان‌های زیرمجموعه دانشگاه پکن -که یکی از معتبرترین دانشگاه‌های این کشور است- از این هفته اقدام به کار عجیبی کرده است.

این بیمارستان در هنگام بررسی و انتخاب اهداکنندگان مجاز اسپرم، در کنار همه معاینات و پرسش‌های معمول، در پرسشنامه‌ای از اهداکنندگان می‌پرسد که چه میزان به سرزمین مادری سوسیالیستی عشق می‌ورزند، چه میزان از رهبری حزب کمونیست حمایت می‌کنند و به آن وفادار هستند. این اهداکنندگان نباید هیچ قانون‌شکنی‌ای کرده باشند و مشکل سیاسی‌ای تا به حال ایجاد نکرده باشند.

حال در نظر بگیرید که با توجه به آمار ۴۰ میلیون زوج نابارور در چین، آیا وقعا مسئولان تصور می‌کنند که با این اقدام نسلی مطلوب و وفادار ایجاد خواهند کرد؟

تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد متقاضایان اهدای اسپرم از مراحل گزینشی مختلف می‌توانند عبور کنند. آنهایی که انتخاب می‌شوند بلافاصله بعد از انتخاب ۳۲ دلار و بعد از اهدای اسپرم ۸۷۰ دلار (حدود ۴٫۸ میلیون تومان با قیمت ارز کنونی!) دریافت می‌کنند. (نکته جانبی: اهداکنندگان اسپرم طاس هم نباید باشند!)

با خواندن این خبر، آنسان به یاد رمان دنیای قشنگ نو -اثر آلدوس هاکسلی– می افتد. جایی که پیشرفت فناوری به حدی رسیده‌است که انسان می‌تواند فرایند تولد را به شکل مصنوعی و در مقیاس کلان شبیه‌سازی کند. نظام سیاسی حاکم بر جهان – دولت جهانی – که با شعار «اشتراک، یگانگی، ثبات» حکومت می‌کند، با هدف ایجاد یک جامعهٔ طبقاتی فرایند تولد انسان‌ها را که در کارخانه‌های تخم‌گیری و شرطی‌سازی در سراسر دنیا انجام می‌شود، دستکاری می‌کند.

در حقیقت این رؤیای خودکامه‌هاست که از همان اول لقاح، موجود زنده‌ای که ایجاد خواهد شد دارای خصوصیاتی مثل پرسشگری، روحیه انتقاد و خلاقیتی که منجر به بر هم زدن نظم جاری باشد، نباشد.

اما پیداست که چیزهایی مثل سوگیری سیاسی و پرسشگری و شکاکیت، عواملی نیستند که با یک گزینش ساده قابل کنترل باشند. اگر به همین سادگی بود قدرتمندان تا به جال بارها جمعیت انسان‌ها را یک‌دست کرده بودند.

اتفاقا بقا و پیشرفت انسان مرهون گوناگونی نژادی، ظاهری و فکری آنهاست. گاه از دل جمعیت‌هایی با سابقه چند نسل جزم‌اندیشی و سکون، انسان‌هایی خلاق ناگهان ظهور پیدا می‌کنند. این جهش‌ها و موتاسیون‌ها و ایجاد این دایورجنت‌ها، تا به حال که گریزناپذیر بوده است.