رفتن به بالا
جستجوی ساده جستجوی پیشرفته


شب چهارم #محرم: فرزندان حضرت زینب (سلام الله علیها)

شب چهارم #محرم: فرزندان حضرت زینب (سلام الله علیها) پس از شهادت خاندان عقیل، حضرت امّ المصائب، عقیله بنی هاشم (سلام الله علیها) دو فرزندش عون و محمد را برای جانفشانی به محضر حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) فرستاد. در تاریخ آمده این دو بزرگوار فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان […]

شب چهارم #محرم: فرزندان حضرت زینب (سلام الله علیها)

پس از شهادت خاندان عقیل، حضرت امّ المصائب، عقیله بنی هاشم (سلام الله علیها) دو فرزندش عون و محمد را برای جانفشانی به محضر حضرت ابا عبدالله (علیه السلام) فرستاد.

در تاریخ آمده این دو بزرگوار فرزندان عبدالله بن جعفر بودند. این دو برادر به میدان آمده و هر یک جداگانه وفاداری خویش را تا مرز شهادت به امام زمانشان ابراز داشتند.

ابتدا محمد در حالی که اینگونه رجز می خواند وارد میدان شد:

“به خدا شکایت می کنم از دشمنان قومی که از کوردلی به هلاکت افتادند. نشانه های قرآنی که محکم و مبیّن بود، عوض کردند و کفر و طغیان را آشکار کردند.”

جمعی از سپاه کوفه به دست او کشته شدند و سر انجام عامر بن نهشل تمیمی، جناب محمد را به شهادت رساند.

بعد از شهادت محمد، عون بن عبدالله بن جعفر وارد میدان شد و این گونه رجز خواند:

“اگر مرا نمی شناسید، من پسر جعفر هستم که از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی با بالهای سبز پرواز می کند، این شرافت برای من در محشر کافی است.”

نوشته اند تا بیست تن را به درک واصل کرد، آنگاه به دست عبدالله بن قطنه طائی به شهادت رسید.

منقول است حضرت زینب(سلام الله علیها) زماني که هر یک از بنی هاشم به شهادت می رسیدند، به کمک سید الشهدا (علیه السلام) براي تعزیت می آمد، ولی هنگام شهادت این دو بزرگوار پرده خیام را انداخت و از خیمه گاه خارج نشد.

ا▪️▪️?▪️▪️ا

مادر به خيمه و دو جوانش به قتلگاه
پا مي كشند راه نفس باز وا كنند

در آخرين نفس كه نفس بر لب آمده
مي خواستند مادر خود را صدا كنند

اما زخيمه گاه نيامد بجاي او
زود آمدند تا سرشان را جدا كنند

عباس اگر نبود كه چيزي نمانده بود
می خواستند هر چه كه تيغ است جا كنند…

الا لعنة الله على القوم الظالمين

ا▪️▪️?▪️▪️ا