تراکتور؛ اسیر زوزههای تجزیهطلبی و تحریک
تراکتور؛ اسیر زوزههای تجزیهطلبی و تحریک امیرفاطمی تورّقی کوتاه بر تاریخ پر فراز و نشیب آذربایجان، حکایت از مردان و زنانی دارد که با مجاهدت هایشان،نه تنها برای اعتلای آذربایجان، بلکه برای سربلندی ایران، زحمات فراوان کشیده و خون دلها خوردهاند. ستارخان همان سرداری بود که گفت “خاک میخوریم و خاک نمیدهیم!” ستارخان همان کسی […]
تراکتور؛ اسیر زوزههای تجزیهطلبی و تحریک
امیرفاطمی
تورّقی کوتاه بر تاریخ پر فراز و نشیب آذربایجان، حکایت از مردان و زنانی دارد که با مجاهدت هایشان،نه تنها برای اعتلای آذربایجان، بلکه برای سربلندی ایران، زحمات فراوان کشیده و خون دلها خوردهاند.
ستارخان همان سرداری بود که گفت “خاک میخوریم و خاک نمیدهیم!” ستارخان همان کسی بود که در برابر پیشنهاد سفیر روس برای برافراشتن پرچم روسیه مقاومت کرد و گفت من میخواهم هفت دولت زیر بیرق ابوالفضل العباس علیهالسلام باشند و زیر پرچم بیگانه نمیروم. اما ظاهرا ما فرزندان خلفی برای ستارخان نیستیم.
بازی فوتبال بین تراکتور و استقلال در روز جمعه، متاسفانه هیچ نشانی از فرزندان خلف ستارخان نداشت. شاید اکثریب قریب به اتفاق جوانان حاضر در ورزشگاه فقط برای تشویق تیم محبوبشان به استادیوم یادگار امام (ره) تبریز رفته بودند، اما مهندسی رفتارهایی که از روزهای گذشته در فضای مجازی در جریان بود در کنار ضعف مدیریت باشگاه در کنترل لیدرهای خود صحنههای زنندهای را از آن روز مخابره کردند و بعد از گذشت دو روز همچنان خوراک خبری رسانههای تجزیهطلب را فراهم آوردهاند.
تیم تراکتور و هوادارنشان بخاطر شعار “عیبی یوخ” و حضور پرشورشان محبوب ورزشیها شدهاند.”عیبی یوخ” زمانی است که بازیکنی فرصت طلایی را از دست میدهد یا تیم نتیجه را واگذار می کند، اما بدون تعارف به اتفاقات ورزشگاه یادگار امام در روز جمعه باید بگوییم؛ عیبی وار!
هو کردن در زمان تلاوت قرآن، عیبی وار! برافراشتن پرچم کشور غیر، عیبی وار! شعار حمایتی از اقدامات و تجاوز نظامی یک کشور عیبی وار! سلام نظامی به سربازان متجاوز یک کشور عیبی وار! پوشیدن تیشرت با پرچم و شعار تجزیه طلبی، عیبی وار! باز کردن پلاکارد با محتوای تجزیه طلبی، عیبی وار! و …
حقیقت آن است که از چند هفته مانده به بازی تراکتور و استقلال، حضور پرتعداد هواداران تراکتور در این بازی قابل پیشبینی بود اما جای تعجب است که چرا باید عدهای به نام تراکتور، به حاشیهسازی علیه آن بپردازند و مسئولان باشگاهی هم به آرامی از کنار آن بگذرند؟
اگر برخی از جوانان حاضر در ورزشگاه بیتوجه به معانی شعارها و نمادها و سلام نظامی و … اقدام به انتشار آنها در ورزشگاه کردهاند که باید از باشگاه تراکتور بابت عدم هدایت صحیح لیدرها و هوادارانش گلایهمند بود اما اگر عدهای به نام “هویتطلبی” دست به این اقدامات میزنند، باید بدانند که “هویت” به معنی واقعی آن، شامل هویت قومی و ملی است و بدون هویت ملی، هویتطلبی قومی هم بیمعنی خواهد بود.
در این میان برخی سایتها و سفارشینویسها با گرایشات پانایرانیستی وسط دعوا نرخ تعیین میکنند و هر فریاد هویتطلبانهی قومی را به معنی تجزیهطلبی و پانترکیسم، معنی میکنند. شاید غلیان احساسات جوانان آذربایجانی در تبریز و در ورزشگاهها، پاسخی به امواج همین تحریکات باشد که همواره سعی میکنند تا انگ نژادپرستی را بر دهان هر معترضی بزنند. البته این موضوع به هیچ وجه از قباحت رفتار برخی حاضرین در ورزشگاه نمیکاهد ولی نباید نقش تحریکآمیز برخی جریانات را در شکلگیری این اتفاقات نادیده گرفت.
شعارهای “تورکیه تورکیه”ی برخی هوادارنماها در ورزشگاه یادگار امام (ره)، آنقدر برای رسانههای ترکیه و امثال بیبیسی ارزشمند بود که بارها و بارها آن را پوشش دادند و بعد از گذشت دو روز، هنوز هم با آب و تاب فراوان به این مساله میپردازند اما قطعا شعار عدهای ولو چند صد نفری در ورزشگاه، نمیتواند موضع رسمی کشورمان را در قبال اقدامات ظالمانهی ترکیه در شمال سوریه عوض کند و بیتردید زوزهی شعارها و سیاستهای تجزیهطلبانه در بین تماشاگران تراکتور، بیجواب نخواهد ماند.
موضوع دیگر در پی اتفاقات روز جمعه، این است که آیا از این پس، بعد از بازیهای تراکتور و انتشار برخی شعارهای تجزیهطلبانه در ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز، ما هم موضعگیری کرده و این اقدامات را محکوم خواهیم کرد و باز هم شاهد مانور رسانههای تجزیهطلبی بر روی این خوراکهای خبری خواهیم بود؟ متاسفانه روز جمعه اولین تماشای جولان تجزیهطلبی در تبریز نبود اما آیا میتواند آخرین نمایش طوطیوار برخی شعارها باشد؟
بنظر میرسد؛ فاجعهآمیز است که بعد از شعارهای قومیتی و تجزیه طلبانه و نژادپرستانه، مالک باشگاه تراکتور صرفا درباره شکست تراکتور بیانیه صادر کند و بنویسد: عیبی یوخ!
هم برای کسانی که زوزههای تجزیهطلبی در تبریز سر میدهند، عیب دارد و هم برای کسانی که خواسته یا ناخواسته به تحریک جوانان آذربایجانی میپردازند، تا هر رفتاری را به نام طرفداری باشگاه در ورزشگاه تبریز انجام دهند.